چند روزی
چند روزی است
گره میزنی
از پنجرۀ ابر
زمین را به بهار
ـ سبزها سبزترند.
چند روزی است
که خون در رگ من
لحن عجیبی دارد
ـ نبضها نبضترند.

+ نوشته شده در سه شنبه ششم مهر ۱۳۸۹ ساعت 22:32 توسط S ، دختري دور از سرزمين آريا
|
یاد از ان روز که در صفحه ی شطرنج دلم